حضرت علی (ع) در دعای خود به هاشم پسر عتبه خطاب به خداوند فرمود: « خداوندا! شهادت در راهت را و همراهی با پیامبرت را به او روزی کن »
‹ نهج السعاده ،ج ۲، ص ۱۰۸›
در یکی از روزهای خوب خدا در سال ۱۳۴۵ در خانواده ای عاشق محبت و دوستی اهل بیت ، فرزندی متولّد شد که محمد جواد نام گرفت. دوران کودکی خود را در فضایی عطر آگین به عشق ائمه اطهار ( ع) پشت سر گذاشت. در هفت سالگی به جهت بهره مندی از نور معرفت و علم راهی مدرسه شد. و تحصیلات خود را با جدّیت و تلاش تا پایان دوره ی راهنمایی ادامه داد. امّا دست تقدیر گویا طرحی دیگر برای او ترسیم نموده بود. زیرا حادثه ی دلخراش زلزله و مشکلات اقتصادی حاکم بر خانواده او را وادار نمود که درس و مدرسه را رها نماید . و یار و همکاری برای پدرش باشد. به همین خاطر در کنار پدر به کارهای فنی ، صنعتی پرداخت .
رفتار و اخلاقش به مصداق حدیث « حسن الخلق یثبّت الموده » در هنگام کار با مردم بسیار خوب و عالی بود. شور و شوق زیادی برای شرکت در مجالس مذهبی، مخصوصاً مراسم عزاداری امام حسین (ع) و ائمه اطهار ، از خود نشان می داد .
عشق و علاقه ی او به تحصیل باعث شد که تحصیلاتش را بعد از حادثه ی زلزله تا کلاس سوم دبیرستان ادامه دهد. تا اینکه برای خدمت مقدس سربازی از طریق ژاندارمری سابق به خدمت فراخوانده شد و جهت مبارزه با ضد انقلاب به مناطق جنگی کردستان اعزام گردید و نزدیک به یکسال در این منطقه جانانه به دفاع از میهن مشغول بود. تا اینکه در ۶/۳۱/ ۱۳۶۶ در درگیری با ضد انقلاب در شهربانه کردستان میهمان دائمی خوان گسترده ی حق گردید. و دعوت حق را لبیک گفت ، پیکر مطهرش در تاریخ ۱۰/۷/۱۳۶۶ پس از تشییع در طبس در جوار مرقد مطهر حسین ابن موسی الکاظم علیه السلام به خاک سپرده شد.
‹ روحش شاد ›
آن روز که بار سفرش بر می بست می رفت و دل خسته ما را می خست
می رفت و زقید و بند دنیا می رست می رست و به اصل خویشتن می پیوست
« پیرو ولایت فقیه باشید و در مرگ من گریه نکنید. و به دستورات رهبر عظیم الشان انقلاب حضرت امام گوش فرا دهید. »
دبیرخانه سومین کنگره سرداران و 221 شهید شهرستان طبس