هرگز گمان مبرآنها که در راه خدا کشته شدهاند، مردگانند، بلکه زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.
شهید لیلا حسنی در سال ۱۳۰۴ در روستای محمد آباد در خانواده ای کم در آمد دیده به جهان گشود او بنا به دلایلی از تحصیل بازماند و در واقع به پدر و مادر خود در امرار معاش کمک میکرد تا موقعی که با پدر شهید بنام حاج ابراهیم زمانی تشکیل خانواده داد و از آن زمان نیز در کارهای روزمره زندگی و کشاورزی تلاش میکرد و در راه رسیدن به خودکفایی از هیچ کوششی دریغ ننمود.
خیلی مهربان و امانت دار خویشتندار و شجاع بود. در دوران جنگ در پشت جبهه حضور چشمگیری داشت و در فعالیتهای پشتیبانی نظیر، پخت نان، تهیه مربا و سایر اقلام مورد نیاز رزمندگان مجدّانه تلاش مینمود؛ و از مهمترین ویژگی ایشان توجه و اهتمام به نماز اول وقت و نماز شب بود و مرتب فرزندان خود را به این فریضه مهم فرا میخواند؛ و سال های نخستین جنگ یکی از فرزندانشان به نام غلامرضا در جبهه های حق علیه باطل به شهادت رسید همیشه این شهید دعا میکرد خدایا مرا هم به او برسان و شهادت در راه خودت را نصیب من بگردان و سرانجام در تاریخ ۱۳۶۶/۵/۹ در حالی که در مراسم برائت از مشرکین در مکه معظمه بر ضد آمریکا، شعار میداد به ندای حق لبیک گفت و به آرزوی دیرینه خویش رسید.
پیکر مطهرش چند روز پس از شهادت در شهر طبس تشییع و در امامزاده حسین ابن موسی الکاظم (ع) به خاک سپرده شد.
رفتی و شوق رسیدن به خدا بود ترا دلی از چنبرهی خاک بود ترا
تا به آفاق پر از نور رسی هر شب و روز چشمهٔ اشکی و دستی به دعا بود ترا
واپسین زمزمهات، زمزم گل بود و نسیم که به سمت شهداء راهنما بود ترا
دبیرخانه سومین کنگره سرداران و 221 شهید شهرستان طبس