همانا مومنان (واقعی) کسانی هستند که به خدا و رسول او ایمان آورده،پس ار آن هیچگاه شک به دل راه ندادند ودر راه خدا با مال و جانشان جهاد کردند،ایشان به حقیقت راستگو هستند.
در روستایی کوچک و ییلاقی به نام « خرو علیا » در دوم آبان سال ۱۳۴۹ از طرف خداوند هدیه ای نیکو خصال و نیکو کردار به مادری مهربان و پدری فداکار و زحمت کش اهدا شد. او را «حسن» نامیدند حُسن سیرت و صورت شهید همچون نامش زبانزد خاص و عام بود.
شهید همچون سایر هم سن و سالان خود دوران کودکی را در محیط زیبا و دوست داشتنی روستا در دامنه ی رشته کوه بلند شتری سپری کرد. با دیدن کودکان بزرگ تر که هر روز به مدرسه می رفتند علاقه ی او به درس و مدرسه روز به روز بیشتر می شد و برای ورود به مدرسه لحظه شماری می کرد.
در شش سالگی برای کسب علم و دانش راهی تنها مدرسه ی روستا گردید و دوران ابتدایی را با موفقیّت پشت سر نهاد . فقدان مدرسه راهنمایی و فقر خانواده باعث شد حسن نتواند به تحصیل ادامه دهد. به ناچار برای کمک به تأمین هزینه ی زندگی و کسب تجربه به همراه پدر به باغداری و کشاورزی پرداخت.
گذشت زمان، مهیّا شدن شرایط لازم و علاقه ی شهید باعث شد در مدّت کوتاهی کار با « لودر» و دیگر دستگاههای سنگین راه سازی را فراگیرد و با جدّیت و پشتکار زاید الوصفی به کار ادامه دهد.
شهید شکاری پس از رسیدن به سن قانونی به خدمت مقدّس سربازی فرا خوانده شد و پس از یادگیری فنون نظامی برای ادامه ی خدمت به یکی از مناطق عملیّاتی زاهدان اعزام گردید و سرانجام به تاریخ ۷/۵/۶۹ در درگیری با سوداگران مرگ شهد شیرین شهادت نوشید.
پس از انتقال جنازه ی او به شهرستان طبس و تشییع باشکوه در زادگاهش به عنوان دومین شهید روستا به خاک سپرده شد تا مزارش معراجی باشد برای عاشقان و دل باختگان فرهنگ عظیم عاشورایی.
دبیرخانه سومین کنگره سرداران و 221 شهید شهرستان طبس