شهید علی اکبر غلامی
نام پدر: عباسعلی
ولادت: ۲۳/۱۰/۱۳۳۵
شهادت: ۱/۱۰/۱۳۶۰
محل شهادت: گیلانغرب
مزار: امامزاده حضرت حسین ابن موسی الکاظم «ع» طبس
وَالَّذِینَ هَاجَرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَیرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَنًا وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیرُ الرَّازِقِینَ ﴿۵٨ حج﴾
و کسانی که در راه خدا هجرت کردند، سپس کشته شدند یا به مرگ طبیعی از دنیا رفتند، خداوند به آنها روزی نیکویی میدهد؛ که او بهترین روزیدهندگان است!
زندگینامه
شهیدان این مردان آسمانی چه سبکبال و سبکبار از میان آتـش و خـون گذشـتند. در آن روزهایی که همهی لحظههایش غرق خدا بود حریم عشق را بـا سـوز دل فـتح کردنـد و نقبی به روشنایی زدند و در ملکوت بار انداختند و اینک ما ماندهایم و خاطرات زنـدگیسـاز این اسطورههای مقاومت، باشد که قلمهایمان به مدد الهی آینهای برای ترسـیم گوشـهای از این حماسهها باشد هرچند واژهها قدرت انعکاس عمق و وسعت ایثار آنها را ندارد.
کودکی که در بیست وسوم دی ماه سال ۱۳۳۵ صدایش در خانواده زحمتکش و متدین «عباسعلی» در شهر دارالمومنین طبس پیچید علیاکبر نام گرفت. نامی که دلها را روانه کربلا میکند و به یاد قامت خمیده حضرت اباعبدالله الحسین «ع» کنار نعش علیاکبرش اشکها از دیدگان جاری میسازد و چه زیبا این علیاکبر تازه متولد شده روزی قد کشید و قامتش برای اسلام و انقلاب در خون تپید و فدا شد.
او در کانون پر مهر خانوادهای رشد یافت که به تربیت فرزندانشان براساس آموزههای دینی، اهمیت میدادند، هوش سرشارش باعث شد تا در خردسالی قرآنکریم را فرا گیرد. وی تحصیلات ابتدایی خود را تا ششم نظام قدیم در مدرسه غیاثی و متوسطه خودرا در دبیرستان ششم بهمن طبس با موفقیت پشت سر گذاشت و برای ادامه تحصیل بار سفر بست و راهی مشهد مقدس شد.
وی مشغول تحصیل در مقطع کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد بود که با تعطیلی موقت دانشگاهها برای پاکسازی از وجود منافقین و اغتشاشگران مواجه شد لذا به طبس برگشت و وارد عرصه تعلیم و تربیت گردید و رسالت معلمی را برگزید. علیاکبر خیلی به نماز و به اهلبیت«ع» عشق میورزید و در مراسمات مذهبی حضوری چشمگیر داشت. سال ۵۸ بود که به سنت پیامبر گرامی اسلام«ص» عمل کرد و با دختر مومنهای از آشنایان ازدواج نمود که از این شهید یک دختر به یادگار مانده است.
وی در جریان انقلاب و در پیشبرد مبارزات مردم حقجوی ایران علیه رژیم ننگین پهلوی تلاش فراوانی کرد و گوش به فرمان رهبر انقلاب حضرت امام خمینی«ره» در تمام صحنههای انقلاب حضور فعال، مؤثر و با نشاطی داشت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی علاوه بر شغل معلمی در نهضت سوادآموزی و مدت اندکی نیز در جهاد سازندگی خدمت کرد. با حمله ناجوانمردانه رژیم بعث عراق به ایران اسلامی، به ندای امام لبیک گفت و در آذرماه سال شصت از طرف بسیج به جبهههای نبرد جق علیه باطل اعزام گردید و پس از پنجاه روز رشادت و دلاوری در برابر دشمن در تاریخ ۱/۱۰/۱۳۶۰ به فیض عظمای شهادت که آرزوی همیشگی او بود نائل آمد.
چند روز پس از شهادت پیکر پاک اولین معلم شهید شهرستان به همراه شهید غلامرضا فولادی (شوهر خواهرش) بر دوش انبوهی از مردم شهرستان طبس تشییع و در جوار امامزاده حسینبن موسیالکاظم «ع» به خاک سپرده شد.
گزیده ای از وصیتنامه شهید
ای برادر اندکی فکر کن خوب بیندیش که چه شده است که تمام ابرقدرتها در برابر اسلام صفآرایی کردهاند؟ آیا غیر از این است که راه حق یکی است بیشتر نیست.» یادیاران سفرکرده بخیر
دبیرخانه سومین کنگره سرداران و 221 شهید شهرستان طبس